برو اول

الیف شافاک

الیف شافاک

الیف شافاک
نویسنده کتاب های پرفروش ،ستون نویس ،استاد وآکادمیسین ترک ،قهرمان شجاع جهان وطن ،یک فمینیست دانشور وداستان نویس نامدار القاب کسی است که آثارش به بیش از سی زبان ترجمه شده اند.
الیف بیست وپنج اکتبر1971 در استراسبورگ فرانسه به دنیا آمد .مادرش بعدها دیپلمات شد و پدرش هنگام تولد او مشغول تحصیل در مقطع دکترای روان شناسی اجتماعی بود .ولی آنها یک سال بعد متارکه کردند وحضانت الیف به مادرش شفق آیتمان رسید .کسی الیف نامش را به عنوان نام خانوادگی خود برگزید .خود می گوید رشدش در خانواده فاقد پدر بیشترین تاثیر را بر کار نویسندگی اش گذاشته است .مدرسه راهنمایی را درمادرید وعمان و دبیرستان را در آنکارا گذراند .ازدانشگاه تکنیک اورتا دوغوی آنکارا لیسانس روابط بین الملل وفوق لیسانس مطالعات زنان گرفت .با پایان نامه ای در خصوص رویکرد زنانه وجهان دوار در اندیشه مولوی وبکتاشی .او دکترای علوم سیاسی اش را هم از همان جا گرفت .پایان نامه اش در مورد پروتوتایپ های زن در مدرنیسم ترکی و آستانه تحمل به مارژینالیته بود .پایان نامه فوق لیسانس اوکه درباره اسلامیت وعرفان وزن بود از  انجمن علوم اجتماعی جایزه گرفت .هنگام تحصیل در دوره فوق لیسانس اولین کتاب داستانش آناتولی ازچشم بد (1994) چاپ شد.سال 1997 رمان پنهان منتشر وبرنده جایزه بزرگ رومی شدکه به بهترین اثر ادبی ترکیه در زمینه عرفان تعلق می گیرد. پس از اتمام دکترا به استانبول نقل مکان کرد و آینه های شهر (1999)را نوشت،که قصه تضاد خانواده ای اسپانیایی را می گوید وعرفان اسلامی ویهودی را دربستری از تاریخ مدیترانه قرن هفدهم پیش هم می آورد .مدتی در دانشگاه بیلگی استانبول به تدریس در موضوع ترکیه وهویت های فرهنگی ،زن وادبیات پرداخت . 
از سال 2000 با دریافت جایزه اتحادیه نویسندگان ترکیه برای رمان «محرم»خوانندگان فراوانی یافت  وبا فواصل دوساله «قصر کک»(2002)رابه ترکی و«برزخ»(2004)رابه انگلیسی نوشت .قصر کک هم پرفروش بود ودر لیست بهترین داستان خارجی مستقل سال 2005 قرار گرفت .اوبا دریافت بورس  مطالعاتی به آمریکا رفت ودر دانشگاه های مختلفی تدریس کرد .در فاصله 2003و2004با درجه استادیاری دردانشگاه میشیگان  وبه دنبال آن در بخش مطالعات خاور نزدیک دانشگاه آریزونا مشغول به کار شد .موضوعات مورد تدریس او ادبیات وتبعید ،ادراک وسیاست،جنسیت فردی واجتماعی در دنیای اسلام بودند.
سال 2004 در پروژه مشترکی با موراتهان مونگان ،فاروق اولای،جلیل اوکر،وپینار کور رمان «به دنبال هم»رانوشتند.از2005تا2009ستون نویس روزنامه زمان بود.سال 2005 نوشته هایش را در مورد زن ،هویت ،گسیختگی فرهنگی ،زبان وادبیات در کتاب جزر ومد گردآوری کرد .در همین سال با ایوب جان ساغلیک مدیر کل انتشارات روزنامه رفرانس در برلین ازدواج کرد .در سال 2006 رمان پدر وحرامزاده  را به انگلیسی نوشت که پرفروش ترین کتاب 2006 ترکیه ونامزد جایزه پرتقال طلایی شد .او دراین رمان به روابط ترک ها وارامنه ونسل کشی ارامنه که رسما توسط حکومت ترکیه انکار می شود پرداخت وبه همین خاطر متهم به اهانت به هویت ترکی شد وسه سال تمام در معرض تهدید به حبس بود .هرچند به دلیل نقص ادله جرم حکم برائت گرفت .به گزارش گاردین این اثر شاید اولین کتاب ترکی بود که مستقیما به قتل عام بی رحمانه ونفی بلدی اشاره می کند که لطمه بسیار شدیدی به جمعیت ارامنه کشور در آخرین سال حکومت عثمانی وارد کرد.شفق خاطرنشان می کند که دو دلیل برای این برخوردها در مقابل او بود :دلیل آشکارآخرین نوولم بود وطنین بحرانی کتاب.دلیل پنهان که عمیق تر وپیچیده تر بود این بود که من فعال بوده ام ودرمورد تابوهای مختلفی سخن گفته ام .در نقد ابر ملی گرایی وانواع ایدئولوژی های انعطاف ناپذیر، شامل تمام آن چه از سوی الیت کمالیست ها مطرح می شود .من وجود حقوق اقلیت های حاضر در جامعه را گوشزد کرده ام.به خصوص با تاکید بر مساله ارامنه .این یک بسته کامل است .
 در همین سال دخترش شهرآزاد به دنیا آمد .
الیف شافاک قصه افسردگی پس از زایمانش را در رمان خودنگارانه شیر سیاه به انگلیسی نوشت .اودر این اثرزیبایی ها وسختی های نویسنده ومادر بودن توامان را بیان می کند.کتاب با اقبال فراوانی روبرو شد ومورد تحسین همزمان منتقدین وخوانندگان قرارگرفت .تابه حال هم همیشه جزو پرفروش ها بوده است .
دوسال بعد هم پسرش را به دنیا آورد.سال 2007 جایزه آزادی اندیشه وبیان اتحادیه ناشران ترکیه را گرفت .
اوهمچنین دارنده نشان شوالیه هنر وادبیات فرانسه است.
مارس 2009 با انتشار رمان عشق رکورد بیشترین فروش در کمترین زمان یک اثر ادبی را درترکیه شکست وبا 750000نسخه پرفروش ترین کتاب تاریخ ترکیه شد .رمان برموضوع عشق متمرکز شده ،زیر نوری که از مولوی وشمس تبریزی برآن تابیده است .
 فرانسه وایمپک دوبلین نیز نصیب این نوول شد .ALEF جوایز 
آخر 2009 گزیده ای از هشت رمان وکتاب بررسی جزر ومد را در کتاب «حلوای کاغذی»گردآوری و منتشر کرد سال 2010 دومین کار نقد وبررسی اش فرارپرست به بازار آمد.سال 2011،اسکندر توسط انتشارات دوغان به کتابفروشی ها آمد با تصویرروی جلدی از خود شفق در هیبتی مردانه .
نوول دیگر «شرافت» قصه یک شرافت کشی است .بنا شده برپایه یک مباحثه روشن درباره خانواده ،عشق ،آزادی ،رستگاری وساختار مردانگی .این اثر نامزد جایزه ادبیات آسیامن در سال 2012وبرنده داستان زنان 2013شد .نثر اعجاب انگیز وبلیغ شافاک ،همراه با کلمات وعبارات ترکی نفوذ می کند وشخصیت هایی را حیات می بخشد که مخاطب آنها را واقعی می پندارد .اورا نویسنده ای می دانند که روی لبه فرهنگش گام برمی دارد .
الیف با مهمترین روزنامه های ترکیه وهفته نامه های متعدد بین المللی مثل گاردین همکاری مستقیم دارد.وعضو برجسته تحریریه روزنامه وگاهنامه هایی مثل هافینگتون پست ،اکونومیست ،گاردین ،واشنگتن پست ،وال استریت ژورنال ،نیویورک تایمز،فایننشنال تایمز است .نوشته های او طیف وسیعی از موضوعات مثل تعلق ،هویت ،جنسیت ،ذهن ،روح ،محله اقلیت ها (گتوها)،سیاست های زندگی روزانه ،ادبیات چند فرهنگی وهنر همزیستی را دربر می گیرد.این مقالات در سه کتاب جمع شده اند :جزر ومد،فرارپرست وشمس پاره.
الیف شافاک از 2009به این سو در روزنامه خبرترک ستون مخصوص به خود رادارد که گلچینی از نوشته هایش را در کتابی به نام شمس پاره منتشر کرد .
آخرین رمانش، من واستادم ،در سال 2013 چاپ شد که در آن از نگاه یک هندو به نام جهان به توصیف فرهنگ عثمانی می پردازد .اوشاگرد معمار سینان معروف ترین معمار دوران عثمانی است .کتا ب پر از روایح ،اصوات ومناظر امپراطوری عثمانی است .زمانی که استانبول مرکز بارور تمدن بود .من واستادم قصه جادویی یک پسر وفیلش است که به دنیایی شگفت وخطرناک وارد شده است.
اودر آثارش سنن داستان گویی شرقی ،غربی را با ارائه قصه های بی شماری از زنان ،اقلیت ها،مهاجرین، خرده فرهنگ ها،روح جمعی وروح جوانی در هم می آمیزد.نوشته های او فرهنگ های متفاوت وسنن ادبی را رسم می کنند که بازتاب دهنده علاقه ای عمیق به تاریخ ،فلسفه ،صوفی گری، فرهنگ شفاهی وسیاست های فرهنگی است.چشمان تیزبینش در توصیف طبقات فرودست جامعه استانبول به همراه طنز تلخ کلامش نمایانگر استعدادی خاص بوده وزندگی در جاهای مختلفی مثل مادرید ،عمان،آنکارا،بوستون ،میشیگان ،آریزونا ،لندن واستانبول غنای فرهنگی خاصی به آثارش بخشیده است.اوخود را نه مهاجری بین شهرها وکشورها که مهاجری بین زبان ها می داند .حتی معتقد است در کشورش هم با انبانی از واژگان فرهنگ های مختلف بازی می کند .با این همه او وابستگی عمیقی به استانبول دارد که نقش مهمی درآثارش ایفا می کند .درمجموع حس چندفرهنگی وجهان وطنی کار وزندگی اورا هویتی استوار می بخشد .او در مصاحبه با هافینگتون پست ازآرمان جهان وطننانه اش چنین دفاع می کند :"به جای کاستن خودمان به تضادهای دوگانه در سیاست های هویتی نیازمندیم درست برعکس عمل کنیم ودلبستگی ها ووابستگی هایمان را تکثیر کنیم."

الیف شافاک سیزده کتاب نوشته که نه تای آنها رمان است .او وظایف اجتماعی وآکادمیک مختلفی بر عهده دارد .یک چهره رسانه ای فعال است .1600000تعقیب کننده توییتر دارد .یک مدرس جهانی وعضو موسس روابط خارجی شورای اروپاست .وی عضو هیات داوری جوایز ادبی بسیاری بوده است.

استانبول همیشه بخش مرکزی نوشته های شافاک بوده است.او شهر را به مثابه یک شهر مونث ترسیم می کند و آن را به پیرزنی با قلبی جوان تشبیه می کند که تاابد گرسنه قصه های تازه وعشق های جدید است .او در این مورد اظهار کرده است :استانبول شاید نه به شکلی روشنفکرانه اما به طریقی شهودی به انسان می فهماند که شرق وغرب در نهایت مفاهیمی خیالی اند ومی توان از آنها وهم زدایی یا آن را باز آفرینی کرد .شرق وغرب آب وروغن نیستند .آنها می توانند مخلوط شوند و این اتفاق درشهری مثل استانبول به شکلی شگفت، شدید ومدام می افتد.

او در قطعه ای برای بی بی سی نوشت :استانبول مثل یک ماتروشکای رنگارنگ بزرگ است ، بازش که می کنی عروسک دیگری در آن می یابی .توبازش می کنی فقط برای یافتن عروسک دیگری در آن.استانبول سالنی از آینه هاست .جایی که هیچ چیز همانی نیست که به نظر می رسد.هنگام سخن گفتن از استانبول باید هوشیار بود.اگر یک چیز باشد که این شهر دوست نداشته باشد ،آن کلیشه است .
بوید تونکین درایندیپندنت شفق را به مثابه نویسنده ای که مدرن وصوفی را به نکاح هم در می آورد،توصیف می کند .شافاک اوایل بیست سالگی که دانشجو بودبه صوفی گری علاقه مند شد که طنین آن در آثار وحیاتش تا به حال به گوش می رسد.در «عشق»،ماجرا باعشق مدرنی میان یک یهودی آمریکایی خانه دار ویک صوفی مدرن ساکن آمستردام آغاز می شود.داستان معمولی آنها بر بستری تاریخی رخ می دهدکه علقه روحانی شدید مولوی و شمس تبریزی را روایت می کند.او در مصاحبه ای با گاردین گفت :هرچه بیشتر در باب تصوف بخوانید باید بیشتر بشنوید .زمانی من وابستگی احساسی شدیدی پیدا کردم .وقتی جوان تر بودم علاقه ای به درک جهان نداشتم فقط می خواستم تغییرش دهم با فمینیسم ،نیهیلیسم یاحفظ محیط زیست .اما هرچه بیشتر در مورد تصوف خواندم کمتر فهمیدم .زیرا این همان کاری است که تصوف با شما می کند .شمارا به فراموش کردن آنچه می دانید وا می دارد .آنچه که به آن اطمینان زیادی دارید.وشروع می کنید به تفکر مجدد،این بار نه با عقلتان که با قلبتان .

الیف شافاک که خود با دو الگوی متفاوت از زنانگی :مادر مدرن شاغل دانش آموخته دریک سو ومادربزرگ سنتی مذهبی درسوی دیگر بزرگ شد ،یک طرفدار برابری زنان وآزادی است .نوشته های او همیشه به اقلیت ها وخرده فرهنگ ها یی مثل پسا استعمار ،پسا فمینیسم وبه ویژه نقش زنان در جامعه اشاره دارد . او در شرح حال پس از زایمانش «شیر سیاه»به مادری ،نوشتن وهمسری اشاره داشته است جایی که ژانرهای داستانی وغیرداستانی در آن مخلوط می شوند .او راجع به کتاب گفته :به دودلیل نام کتاب را شیر سیاه گذاشتم .اول این که بر افسردگی پس از زایمان دلالت دارد  ونشان می دهد که شیر مادر همیشه آن گونه که جامعه دوست دارد بپندارد سفید وصاف نیست .دوم این که فراتر ازآن افسردگی من توانستم الهام بگیرم .فراتر از آن شیر سیاه من توانستم به جوهرها نوعی دیگر اضافه کنم .

اودر مصاحبه ای با ویلیام اسکیدلسکی برای گاردین گفت :در ترکیه مردان می نویسند وزنان می خوانند .من دوست دارم این تغییر را ببینم .
او یک مدافع آزادی بیان ،حقوق زنان واقلیت هاست .او دربیانیه پن انگلیسی برای اعتراض به فیلترینگ توییتر در ترکیه نوشت :سیاستمداران ترکیه لازم است بفهمند که دموکراسی صرفا کسب اکثریت آرا از صندوق رای نیست .با فاصله بعیدی از آن دموکراسی ،فرهنگ همه شمولی،شفافیت ،حقوق بشر وآزادی بیان برای همه است .بدون درنظر گرفتن این که آنها به کدام حزب رای داده اند.این واقعیت ،هسته دموکراسی است که ترکیه امروز آن را کم دارد.
او در مناظره آزادی بیان وقتی از نقشش به عنوان یک نویسنده پرسیدند گفت:من بیشتر علاقه مندم چیزهای مشابه مشترکی را که داریم نشان بدهم .مثل انسان بودن ،واستفاده از سیاره ای واحد ،غم ها وشادی های یک سان ،بدون افزودن آجر دیگری به دیوار تخیلی که میان فرهنگ ها ، مذاهب وقومیت ها بنا شده است .

ترجمه از ویکی پدیای انگلیسی:مجتبی ارس