برو اول

ایزابل آلنده ،ادیب افسانه

ایزابل آلنده ،ادیب افسانه

ایزابل آلنده نویسنده شیلیایی دوم آگوست 1942 به دنیا آمد .او که کارهایش بعضا سویه هایی از سنت رئالیسم جادویی را دارد به خاطر رمان هایی مثل خانه اشباح (1982)و شهر جانوران (2002)معروف است که موفقیت تجاری خوبی هم داشتند. آلنده را پرخواننده ترین نویسنده اسپانیولی زبان دنیا دانسته اند.اودرسال 2004 به عضویت آکادمی هنر وادبیات آمریکا پذیرفته شد و در2010 جایزه ملی ادبیات شیلی را گرفت.سال 2014 رئیس‌جمهور باراک اوباما از او با مدال آزادی تقدیر کرد.
نوول های او اغلب بر اساس تجربه شخصی و پرداختن به زندگی زنان بنا شده اند،در حالی که عناصر واقعی واساطیری در هم آمیخته اند.اوتورهای تدریس ادبیات بسیاری در کالج های آمریکا برگزار و سخنرانی های زیادی کرده است .آلنده که به انگلیسی به عنوان زبان دوم تسلط خوبی دارد ،از سال 1993شهروند ایالات متحده شده وبا همسر آمریکایی اش از 1989در کالیفرنیا زندگی می کند. 

زندگی نامه
ایزابل آلنده لیونادر لیمای پرو به دنیا آمد .مادرش فرانسیسکا لیونا باروس و پدرش توماس آلنده بودند که توماس آن زمان دبیر دوم سفارت شیلی بود.او پسر عموی بزرگ سالوادور آلنده رئیس‌جمهور شیلی1970-1973بود.لذا رئیس جمهور سابق اولین پسر عموی او در شجره نامه خانوادگی شان محسوب می‌شود. منابع بسیاری بدون اطلاع از پسر عمو بودن توماس وسالوادور ،ایزابل را برادرزاده او خوانده اند.این اشتباه از این هم ناشی می‌شود که ایزابل در زندگی خصوصی ومصاحبه های عمومی سالوادور را عمو خطاب می کرد .همچنین در اسپانیولی پسر عموی اول را عموی درجه دوم نیز محسوب می کنند.
سال 1945 بعد از گم شدن توماس، مادر ایزابل با سه فرزندش در سانتیاگو ساکن شد وتا1953 آنجا زندگی کرد.بین سال های 53و58با رامون هویدوبرو ازدواج کرد وغالبا مشغول نقل مکان بود .رامون دیپلماتی بود که به خدمت دربولیوی وبیروت منصوب شد.ایزابل در بولیوی  به یک مدرسه خصوصی آمریکایی و در بیروت به مدرسه ای انگلیسی رفت.خانواده در سال58 به شیلی بازگشت و ایزابل تقریبا در خانه درس خواند.او در جوانی اش بسیار خواند به خصوص آثار ویلیام شکسپیر را.
سال 1970 سالوادور آلنده ،هویدوبرو را به سفیری آرژانتین برگزید.ایزابل تحصیلات متوسطه را در شیلی تمام کرد وبا دانشجوی مهندسی به نام میگل فریاس آشنا شد که سال 1962 با او ازدواج کرد.بنا به گزارش ها او زود ازدواج کرد، با خانواده ای انگلوفیل  و نوعی زندگی دوگانه :در خانه همسری مطیع و مادر دو بچه بود و در جامعه یک نمایشنامه‌نویس و روزنامه‌نگار در نشریه ای فمینیستی.البته بعد از ترجمه جذاب باربارا کارتلند که یک شخصیت تلویزیونی نسبتا شناخته شده بود.از 59 تا 65 ،با سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد در سانتیاگو وسپس در بروکسل بلژیک ونقاط دیگر اروپا همکاری کرد.اودر شیلی برای مدتی به کار ترجمه نوول های عاشقانه از انگلیسی به اسپانیایی پرداخت.با این حال به خاطر ایجاد تغییرات غیر امانتدارانه در دیالوگ های قهرمانان داستان وهوشمند تر ساختن آنان وتبدیل پایان قصه به پایان سیندرلایی که به قهرمانان داستان اجازه رهایی وزندگی بهتر درجهان را می داد از کار اخراج شد.
پائولا دختر آلنده وفریاس در1963 پای به جهان نهاد. درسال1966آلنده دوباره به شیلی بازگشت وپسرش نیکولاس را به دنیا آورد.
کودتای نظامی وابسته به سیا که در سپتامبر 1973 آگوستو پینوشه را به قدرت رساند همه چیز را برای آلنده عوض کرد چرا که نام او یادآور درگیری اوبرای یافتن راهی امن برای کسانی است که در لیست تحت تعقیب ها بودند.(کمک به مادر وناپدری اش،دیپلماتی در آرژانتین که به سختی از ترور گریختند).وقتی خود او هم به لیست اضافه شدو شروع به دریافت تهدید به قتل کرد ،به ونزوئلا  گریخت .جایی که 13سال راسپری کرد.در ونزوئلا ستون نویس ال ناسیونال بود که روزنامه مهمی محسوب می شد.
در 1978یک جدایی مقطعی از فریاس داشت.دوماه را در اسپانیا گذراند وسپس سر زندگی اش بازگشت.

زندگی فعلی


ایزابل در سفری به کالیفرنیا درسال1988 ،همسر دوم را دید:وکیل،ویلی گوردون. درسال1994 جایزه شایستگی گابریلا میسترال را به عنوان اولین زن در دوران اهدای جایزه از آن خود کرد.
آلنده در سن رافائل کالیفرنیا زندگی می کند.اغلب خانواده اش نزدیکش هستند. پسرش که با همسر دوم خود وفرزندش پایین تپه زندگی می کنند.درخانه اضافی ایزابل و وکیل سان فرانسیسکو ونوولیست :ویلیام سی گردون. 
در سال 2006 ،اویکی از هشت حامل پرچم در مراسم افتتاحیه المپیک زمستانی تورین ایتالیا بود.
در 2007ازبحث  قصه گویی هایی از تعصب درکنفرانس TED رونمایی کرد.
در 2008آلنده به خاطر مشارکت های مشهود به عنوان ادیب وبشردوست درجه دکترای افتخاری علوم انسانی رااز دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو دریافت کرد.
در2014نیز دانشگاه هاروارد به خاطر آنچه که به ادبیات افزوده دکتری افتخاری به او داد.
آلنده بنیاد ایزابل آلنده را در 9دسامبر 1996برای ادای احترام وتجلیل از دخترش پائولا فریاس آلنده ،که در نتیجه عوارض بیماری  پورفیری به اغما رفت ودر بیمارستان بستری شد ،تاسیس کرد .پائولا وقتی در1992درگذشت 28سال داشت .بنیاد به حمایت از برنامه های ترویج وحفظ حقوق  اساسی زنان وکودکان وتوانمندسازی ومحافظت آنان می پردازد .او می گوید :در 1995بنیاد ایزابل آلنده را به وجود آوردم تا به توانمند سازی زنان ودختران جهان بپردازم . بیش از بیست سال است که سخنرانی های بین المللی درباره حقوق زنان وتوانمندسازی آنان ،آمریکای لاتین وسیاست های جهانی ،شیلی،نوشتن وفرایند  خلاقیت ،معنویت وکارهای خودم انجام می دهم .

کارنامه ادبی

آغاز سال 1967 ،آلنده در هیات تحریریه مجله پائولا،واز 69 تا 74ویرایشگر مجله کودکان مامپاتوبود.اودو قصه کودکان چاپ کرد:مادربزرگ پانچیتا ولوکاس لوکونس،همچنین مجموعه ای از مقالات .او همچنین درتولیدات برنامه های طنزآمیز کانال 7 تلویزیون شیلی وکانال 13 از 1970 تا 74 مشارکت داشت .در قامت یک روزنامه نگار یک بار مصاحبه ای با پابلو نرودا ،شاعر مطرح شیلیایی داشت .وقتی نرودا مصاحبه را پذیرفت به ایزابل گفت که تخیلش فراتر از آن است که یک روزنامه نگار باشد وبه جای آن بهتر است داستان نویس شود .او همچنین به ایزابل توصیه کرد ستون های طنزش را در قالب یک کتاب گردآورد .او چنین کرد وبدین گونه اولین کتابش چاپ شد .در 1973 چندماه پیش از آن که به خاطرکودتا مجبور به فرار از کشور شود ،نمایشنامه اش ال امباخادور روی صحنه رفت .
وقتی در ونزوئلا بود،از1976 تا 83روزنامه نگارآزادی بود که برای ال ناسیونال در کاراکاس کار می کردو از 79 تا 83مدیر مدرسه ماروکو نیز بود.وقتی در 1981 تلفنی دریافت کرد که خبر می داد پدر بزرگ 99ساله اش در شرف مرگ است ، او نشست تا نامه ای به او بنویسد وبدین سان اورا حداقل در روحش زنده نگه دارد .اونامه را شروع کرد که بعدا نسخه دست نویس کتابی شد به نام «خانه اشباح»(1982).
هدف از این کار دفع ارواح از دیکتاتوری پینوشه بود .کتاب از سوی ناشران بسیاری در آمریکای لاتین رد شد ولی بالاخره در اسپانیا چاپ شد .کتاب به زودی به بیش از دوجین چاپ در اسپانیا رسید .و به شکل رکورد گونه ای به زبان های دیگر ترجمه شد .کتاب یک موفقیت بزرگ بود .آلنده در مقام یک نویسنده سبک رئالیسم جادویی با گابریل گارسیا مارکز مقایسه می شد.کتاب های اوبا داستان سرایی های جاندار خود شناخته می شوند .با این که آلنده را نویسنده ای می دانند که سبک ادبی رئالیسم جادویی را به کار می برد ،کارهای او غالبا عناصری ازادبیات پسابوم رامی نمایاند وسبک او نمی تواند نمونه خالصی متعلق به رئالیسم جادویی قلمداد شود.او همچنین تعلقش به شیوه بسیار متدیکی از ادبیات را حفظ می کند .او با یک کامپیوتر می نویسدو از دوشنبه تا شنبه کار می کند .از 9 صبح تا 7 عصر.او اظهار می کند:«من معمولا 8 ژانویه استارت می زنم .»سنتی که او در سال 1981با نوشتن نامه ای به پدر بزرگ در حال احتضارش  آغاز کرد وزمینه ای برای اولین کتابش شد:خانه اشباح
کتاب پائولا(1995)خاطراتی از کودکی او درسانتیاگوست وسال های بعدی که اودر تبعید گذراند .کتاب مانند نامه اضطراب آلودی به دخترش نوشته شده است که از پورفیریا که اختلالی متابولیک وبه ندرت کشنده است رنج می برد.سال 1991یک خطای دارویی به آسیب شدید مغزی اومنجر شد وبیمار را در وضعیت زندگی نباتی پایداری قرار داد .اما ماه ها از در بستر افتادن پائولا گذشت تا آلنده متوجه شود که یک قصور پزشکی موجب آسیب جبران ناپذیر مغزی در پائولا شده است .آلنده اورا به بیمارستانی در کالیفرنیا منتقل کرد.جایی که او در 6دسامبر 1992 در گذشت .
کتاب به مثابه نمونه ای از زندگی طوفانی آلنده وهمچنین روزنگاری مرگ پائولایکی از پرفروش های آمریکای لاتین ،اروپا وایالات متحده بود.
نوول های او به بیش از 30 زبان ترجمه شده وبیش از 56 میلیون نسخه فروش رفته است .3فیلم براساس آثارش ساخته شده اند :آفرودیت ،اوالونا وهدیه برای یار.کتاب سال 2008 او :حاصل روزهای ما یک خاطره نگاری است که برروزهای اخیر زندگی اوبا خانواده اش فوکوس می کندکه شامل پسر بزرگ شده اش نیکولاس،همسر دومش ویلیام گوردون ونوه های مختلف است .نوولی که در نیواورلئان رخ می دهددر 2010 چاپ شد:جزیره ای زیر دریا .در 2011 دفتر یادداشت مایا آمد.نوولی که در برکلی ،کالیفرنیا وشیلوئه شیلی رخ می دهد .

مواجهه

آلنده در شیلی وسراسر جهان جوایز متعددی گرفت که اشاره به همه آنها از حوصله این مقاله خارج است .او در مقاله ای که سال 2007 در نشریه بای لاتینولیدرز به چاپ رسید سومین رهبر تاثیر گذار لاتین در جهان معرفی وافسانه ای در عالم ادبیات لقب گرفت .به رغم موفقیت های اقتصادی ،کارهای او برخی نقدهای منفی نیز به خود دیده است .جیانینا براشی در نوولش «یو-یو بویینگ» شرح می دهد که ایزابل آلنده در حال کشتن
 گارسیا مارکز است قدری بیش از آنچه که خواهر مایکل جکسون به همین سیاق هر روز مشغول کشتن مایکل است .در مقاله ای که در نشریه «داخل پرانتز»چاپ شد ،روبرتو بولانو ادبیات اورا کم جان توصیف و با فردی در حال احتضار مقایسه کرد .بعد هم اورا یک ماشین نویسندگی ونه یک نویسنده دانست .هارولد بلوم منتقد معروف ادبی معتقد است که آلنده صرفا یادآور دوره ای مشخص است و بعدها همه اورا فراموش خواهند کرد .گونزالو کونترراس رمان نویس می گوید :آلنده خبط بزرگی می کند که موفقیت تجاری را با کیفیت ادبی اشتباه می گیرد .
آلنده به ال کلارین گفت ،واقف است که غالبا نقد خوبی از شیلی نگرفته وروشنفکران شیلی ازاو متنفرند .با این حال با این ارزیابی ها موافق نیست .گفتنی است این که مردم فکر می کنند وقتی کتاب هایتان زیاد فروش می رود ،نویسنده جدی ای نیستید ،توهین بزرگی به خوانندگان است .وقتی مردم سعی می کنند چنین چیزی بگویند قدری عصبی می شوم .در مقاله ای آمریکایی  توسط یک استاد مطالعات آمریکای لاتین مروری بر آخرین کتابم صورت گرفته بود .وی شخصا به خاطر فروش زیاد کتاب هایم به من حمله کرد .فراموش نشدنی است . 
از میان نقدهای مثبت تر یکی هست که گفته تاثیر آلنده بر ادبیات آمریکای لاتین وجهان نمی تواند اغراق آمیز باشد .لس آنجلس تایمز اورا نابغه خواند.او جوایز بی شماری گرفته از جمله جایزه معتبر دوروتی ولیلیان گیش که به نویسندگانی اعطا می شود که در زیباتر ساختن جهان سهم داشته اند.

رمان ها

خانه اشباح 1982
بانوی چاق چینی 1984
از عشق وسایه ها1985
اوالونا1987
دوکلمه1989
داستان های اوالونا1989
نقشه بیکران1999
دختر بخت1999
پرتره ای به رنگ سپیا 2000
شهر جانوران 2002
سرزمین اژدهای طلایی2004
زورو2005
جنگل کوتوله ها2005
آینس آرام جان ما2006
جزیره ای زیر دریا2010
دفترچه یادداشت مایا2011
چاک دهنده 2014
عاشق ژاپنی2015

آثارغیرداستانی


پاِئولا1994
آفرودیت :خاطره ای از احساسات1998
سرزمین خیالی من:یک خاطره2003
حاصل روزهای ما2008