برو اول

رفتار والدین وقتی بچه ها عصبانی هستند .

رفتار والدین وقتی بچه ها عصبانی هستند .

والدین ، کادر مدرسه و مراقبان کودک نقش مهمی در کمک به یادگیری تنظیم احساسات و رفتار دارند .فرصت ها و انتخاب های زیادی برای انجام این تجربیات در زندگی روزمره وجود دارد .برخی از روش هایی که بزرگتر ها به این وسیله می توانند مهارت خود تعدیلی  ( ایجاد تعادل بین احساسات و رفتار ) را به کودک بیاموزند از این قرارند :
مشاهده از نزدیک 
مشاهده راه خوبی برای تشخیص نقاط قوت و نیازهای بچه هاست . والدین و مراقبان از طریق مشاهده متوجه می شوند که بچه ها با چه چیزهایی برخورد دارند ودر کدام موارد به کمک نیاز دارند .بچه ها سرنخ هایی از نیازهای خود را به والدین می دهند .برای مثال بچه ها  در کودکی وقتی گرسنه اند به کابینت اشاره می کنند ویا وقتی خیلی خسته هستند چشم هایشان را می مالند .
والدین از طریق مشاهده  دقیق می توانند دفعات نیاز کودک به حمایت را درک کنند وآنها را در یادگیری مهارت خود- تعدیلی یاری کنند .
تسهیل وظایف 
والدین و کارکنان مدرسه می توانند وظایف پیچیده ای را که بچه ها به عهده دارند کمی ساده تر کنند .برای مثال وقتی دو بچه سر یک بازی اختلاف نظر دارند ، فهمیدن اتفاقی که افتاده و دادن پیشنهادهایی برای حل اختلاف درواقع موضوع را به بخش های کوچک و ساده تبدیل می کنند .در هر کدام از این بخش ها بچه ها باید به نوبت شانس صحبت کردن و گوش دادن کامل به دیگری را داشته باشند .پس ابتدا از کودکان بخواهید مشکل را توصیف کنند و سپس پیشنهادهایی برای حل مشکل ارایه کنید .
تمام این تجربیات به بچه ها کمک می کند تا با حمایت و راهنمایی یک بزرگتر قابل اعتماد ، مهارت های خودتعدیلی را به روش های قابل کنترل فرابگیرند .
الگو سازی 
کودکان مهارت خودتعدیلی را با مشاهده اطرافیان خود نیز یاد می گیرند .زمانیکه بزرگترها چه در مدرسه و چه در خانه احساسات خودر ا به درستی تعدیل کنند در واقع  الگوی مناسبی برای کودکان فراهم می کنند .بزرگتر ها هرروز با انواع رفتارها الگو های مختلف به کودکان می دهند . برای مثال افراد بزگسال  با ایستادن پشت چراغ قرمز ، با نحوه صحبت کردن با دیگران و یا انتخاب برنامه تلویزیونی که به خود تعدیلی احساسات و رفتار نیاز دارند برای کودکان الگو می سازند  .
استفاده ازاشاره و تذکر
دستورالعمل های کلامی ، اشارات بدنی و تماس درواقع جرکاتی هستند که به بچه ها دریادگیری خود تعدیلی کمک می کنند .وقتی بزرگتر ها با اشاره به بخش جذاب کتاب و یا تماس آرام با کودک ( نوازش )  برای جلب توجه او به نوبت خودش در بازی می گویند : " ببین به کجا اشاره می کنم " به بچه اشاراتی در مورد کاری که باید بکند می دهند و او را راهنمایی می کنند .
با نام گذاری احساسات کودک مثل " تو عصبانی به نظر می رسی " و یا " آیا خسته هستی ؟" به کودکان کمک می کنید تا احساست خود را تشخیص دهند .این تشخیص برای پیشرفت خودتعدیلی بسیار ضروری می باشد.
گفتن جملاتی نظیر " آرام باش " و " من اینجا هستم تا به تو کمک کنم " همراه با یک نوازش ملایم  به عنوان تذکری برای آرام شدن کودک عمل می کند . زمانیکه کودکان استفاده از زبان را یاد می گیرند ، بزرگ تر ها می توانند به کودکان بیاموزند چگونه از آنها کمک بخواهند  و یا چه زمانی راه دیگری را امتحان کنند .
کم کردن حمایت 
به محض اینکه کودکان استفاده از مهارت های زبانی و شناختی را کسب کنند والدین می توانند کمی عقب بکشند .
کسب مهارت خود تعدیلی در بچه های بزرگ تر همچنان در حال رشد است . پس بالا پایین هایی در کنترل احساسات و رفتارها و تعدیل آنها طبیعی به نظر می رسد .لازم است که بزرگ ترها تا حد ممکن از نزدیک به رفتار کودکان زمانیکه به تنهایی عمل می کنند ، توجه داشته باشند و بعد تصمیم بگیرند که چه زمانی نیاز به حمایت از کودک وجود دارد .
چند قدم عقب ایستادن و اجازه دادن به کودک جهت انجام کارهایش به تنهایی مهارت های خودتعدیلی به شکل سالم تری رشد می کنند .

پیشنهاد های دیگر
برای کمک به کودک جهت حفظ تعادل و کنترل احساسات و رفتارها :
آرام باشید .
به نیازها و ارتباطات کودک پاسخ دهید .
با استفاده از محدودیت ، روتین ها و حد ومرزها  یک ساختار درست و قابل پیش بینی تهیه کنید .
مطمئن باشید که تجربیات کودک مخصوص  سن او باشد .
با دیگر بچه ها هم احساس همدلی کنید .

منبع : kidsmatter.edu.aue

ترجمه : دست سبز