برو اول

کمک والدین به کودکان برای مقابله با اضطراب موقعیتی !

کمک والدین به کودکان برای مقابله با اضطراب موقعیتی !

همه کودکان در هر سنی ممکن است اضطراب را تجربه کنند .برای نمونه کودکان وقتی تغییری در موقعیت پیش می آید و یا قرار است دردی را تجربه کنند و یا از جدایی از شما می ترسند نشانه های اضطراب را تجربه می کنند .ملاقات های روتین با پزشک ، نمره کم گرفتن در مدرسه و یا تغییرات دیگر در برنامه همیشگی کودک می تواند سبب ایجاد حس اضطراب شود .علیرغم تلاش شما برای آماده کردن کودک برای موقعیت های جدید ممکن است کودک درجاتی از اضطراب را تجربه کند .هر کودک ممکن است نشانه های اضطراب را به گونه های مختلف نشان دهد .اما نشانه های معمول می تواند تغییر در سطح فعالیت ، تعریق کف دست ، پاهای سست ، دل درد ، سر درد و یا نشانه های رفتاری از قبیل گریه ، ناخن جویدن ، مو کشیدن و یا کوبیدن سر باشد .بدون توجه به شرایطی که باعث ایجاد این اضطراب شده است ، استراتژی هایی وجود دارد که کمک می کند تا این احساس را از بین ببرید و از شدت آن جلوگیری کنید .

اولین قدم در شناخت اضطراب کودک اشاره به تغییرات حاصل  در بدن و رفتار کودک است . خیلی آرام ومهربان به تغییرات ایجاد شده اشاره کنید واز او بپرسید آیا او هم شاهد این تغییرات است .برای مثال بگویید : " من می بینم که داری ناخن هایت را می خوری آیا خودت هم متوجه هستی ؟" با اشاره به این رفتار به کودک کمک می کنید تا به چگونگی واکنش خود به عصبانیت توجه کند . اگرچه ممکن است شما از این رفتار بسیار ناراحت شوید ولی از تربیت و سرزنش کودک در آن لحظه خودداری کنید زیرا باعث ایجاد احساس شرمندگی شده و رفتارهای مرتبط با اضطراب را در کودک تشدید می کند .

در قدم بعدی ، به کودک بفهمانید که احساس اضطراب حسی بسیار طبیعیست و هر کس ممکن است در این شرایط رفتار و احساسش تغییر کند . با کلمات ساده به او بفهمانید که چگونه شرایط بد می تواند ما را دچار استرس و اضطراب کند .و باعث ایجاد درد در سر و یا بدن ما شود .برای مثال به او بگویید من هم گاهی وقتی عصبانی هستم دلم نمی خواهد با افراد جدید صحبت کنم و دستهایم عرق می کند .این احساس نرمال است و چیز غیر عادی در این احساس اضطراب وجود ندارد . اضطراب در واقع زبان بدن برای وجود چیزی ناراحت کننده است .

حالا که توانستید به کودک آموزش دهید تا اضطراب را بشناسد و آن را احساسی طبیعی بداند ، می توانید به او کمک کنید آرام تر باشد . قدم اول صحبت کردن با کودک در مورد شرایطیست که باعث ایجاد اضطراب می شود .و در صورت ممکن این ترس ها را با کلام خود کمتر کنید .برای مثال اگر کودک در اتاق انتظار مطب دکتر دچار اضطراب می شود با او در مورد چیزی که او را نگران کرده صحبت کنید .این عمل نه تنها موضوع اصلی را مشخص می کند بلکه فرصتی به شما می دهد تا چیزی را که در انتظار کودک است  به طور شفاف تر بیان کنید .اگر در اینصورت باز هم اضطراب کودک ادامه داشت از تکنیک های کاهش استرس مثل نفس کشیدن ، هدایت وحضورفیزیکی والدین  استفاده کنید .

وآخرین روش هم ترک کردن موقعیت و شرایط استرس زا می باشد. شاید موکول کردن عمل به زمان دیگری راهکار بهتری باشد .اگر بچه مرتب داد می زند و یا دچار حملات پانیک شده است ، حتما او را به محل امنی منتقل کنید و اصلا اجازه ندهید کودک در شرایط غیر ضروری این اضطراب وترس را تجربه کند .بچه ای را که از بلندی می ترسد نباید مجبور به پریدن از بلندی کرد و یا کودکی را که از دلقک می ترسد مجبور به گرفتن عکس با دلقک  .کودکانی که اینگونه مداخله های اجباری را تجربه کرده اند بیشتر دچار خشم و ترس های ریشه دوانده ( فوبیا ) می شوند .در عوض کودک را تشویق کنید تا قدم های کوچکی برای غلبه بر اضطراب موقعیتی بردارد .

منبع : https://childdevelopmentinfo.com/
ترجمه : دست سبز